وجه تسمیه های دشتی،خورموج،کاکی،مند
وجه تسمیه های دشتی،خورموج،کاکی،مند
مقدمه
راستی شهرها و روستاها و دیگر مکان ها،نام خود را از کجا و چگونه اخذ کرده اند؟
ممکن است در نظر اول این سوال چندان اهمیتی نداشته باشد.اما باید دانست که شناخت نام واسم در حقیقت به شناخت زندگی و تاریخ کمک شایانی می کند و اسم ونام در شخصیت سازی انسان نیز موثر است.برای روشن شدن قضایای تاریخی و جغرافیایی ،کنکاش در مورد نام یک منطقه دارای فایده است.
اهمیت ونام گذاری،ریشه در باورهای فرهنگی ومذهبی هر قوم وطایفه دارد و امروز انسان ها علاقمند به کشف علل نام گذاری های رایج می باشندومی خواهند بدانند که نام انسان ها یا روستاها و شهرها ودیگر نقاط جغرافیایی بر چه اساس ورابطه ای نهاده شده است.
از دیر باز محققان ومورخان وجغرافی دانان در فکر کشف ارتباط میان نام و مکان بوده اند لذا در اکثر کتب تاریخی وجغرافیایی در مباحث مختلف نحوه نام گذاری نقاط جغرافیایی دیده می شود.نکته ای که باید مدنظر داشت این است که کشف واقعیات این نامگذاری باتوجه به گذر زمان و سیر تحولات تاریخی و اجتماعی کاری سخت و گاه غیرممکن است.
بنابراین باتوجه به آنچه گذشت واهمیت دانستن نام نقاط جغرافیایی در این مختصر به بیان وجه تسمیه شهرستان دشتی و دو شهر مهم آن یعنی کاکی وخورموج و رودخانه مندش می پردازیم.نکته ای که این جا ذکرش را لازم می دانیم این است که ما تمام نظراتی که در این خصوص ابراز شده وبدست ما رسیده می آوریم وفعلا کاری به صحت وسقم وتجزیه وتحلیل آنها نداریم چرا که بنا داریم به این مهم در جایی دیگر بپردازیم.
خورموج
1-از خور مخفف خورشید وموج تشکیل شده یعنی جایی که خورشید خوب می درخشد وموج می زند.
2-در اصل خون موج بوده،به دلیل جنگ های فراوانی که در این منطقه رخ داده وبعدها وبه مرور زمان محرف گشته،آن را خورموج گفته اند.
3-پیشرفتگی آب دریا در خشکی خور گویند وچون قبلا خوری مواج در حوالی این مکان بوده به همین خاطر به این محل خورموج اطلاق شده است.
4-در گذشته در اطرف این محل گیاهی که بومیان به آن «بهمن»گویند می روئیده و از انعکاس نورخورشید بر روی این گیاه منظره زیبایی بوجود می آمده است .از این رو نام خورموج که از دو بهر خور مخفف خورشید وموج تشکیل گردیده به این ناحیه اطلاق شده است.
5-خورموج شکل تحریف یافته«هرمز» است.یعنی هرمز به تدریج به هرموز وخرموز و خورموج تبدیل یافته که یک نام ساسانی است ودر اصل هورمزد و هورمُز بوده است.هور به معنای خورشید وسرور و «مَز» و«مَزدا» به معنای مقدس،دانش ،هوش،حافظه،دانایی،پس می توان این شهر را خورشیدمقدس یا سرور دانا دانست و با عنایت به این که روزگاری قبل از اسلام بیشتر این نواحی زردتشتی نشین،همچنین محل توجه ساسانیان بوده است،حضور کلمه ی«هرمز»در ریشه نام خورموج بعید نمی نماید.
منابع:
1-وجه تسمیه شهرهای ایران ،محمدرضا قدکساز ،انتشارات گل گشت،تهران:1375ص65
2-نگاهی به بوشهر،ایرج افشار،ج 2ص882
3-استان زیبای بوشهر،سیدجعفرحمیدی،ص232
دشتی
در سده هفتم هجری ،همزمان با حکومت اتابکان در فارس ،مردی به نام فارس بن شهبان ،به دنبال رنجشی که در عربستان برایش پیش آمده بود از نجد عربستان به ایران مهاجرت کرد.اتابکان فارس ورود فارس بن شهبان را غنیمت شمرده،نواحی کنونی دشتی را برای سکونت او و خاندانش در نظر گرفتند.آنها پس از ورود به منطقه،این سرزمین را به واسطه وجود جلگه ودشت به دشتی نامگذاری کردند.
منبع: استان زیبای بوشهر،سیدجعفرحمیدی،ص230
کاکی
1-گویند نام کاکی قبلا«کوه کی»بوده واین نام از کوه بزرگ نمک واقع در خاور آن گرفته شده که به مرور زمان وکثرت استعمال به کاکی تغییر یافته است.
2-کاکی در اصل،«خاکی»است.چون طوفان های موسمی ودارای گردوخاک این منطقه را در ماه هایی از سال فرا می گیرد. بر اثر تسلط خارجی ها از جمله انگلیسی ها بر منطقه جنوب از جمله کاکی،حرف «خ» در کلمه خاکی مبدل به «ک»شده است.چرا که انگلیسی ها اغلب «خ»را تبدیل به «ک»می کنند.
3-چون بانی این مکان فردی به اسم«کاکی»بوده لذا به اسم بنیان گذار آن،کاکی گفته اند.
4-در اصل کاکی(به فتح کاف دوم)به معنی برادر بوده و بر اثر کثرت استعمال مبدل به کاکی(به کسر کاف دوم)شده است.
5-«کاک»به معنی «خشک»است.چون این مکان جایی «خشک»بوده لذا آن را کاکی گفته اند.
6-کاکی نام یک نوع فلفل سیاه است.چون در کوه این منطقه در گذشته گیاهی شبیه به این نوع فلفل بوده لذا این مکان را کاکی نام نهاده اند.
7-ماکان بن کاکی از امرای معروف دیالمه ونزد آنها از احترام خاصی برخوردار بود لذا احتمال می رود عضدالدوله دیلمی یا جانشینانش به احترام ماکان نام پدرش را براین نقطه از جنوب نهاده باشند.
منابع:
1-فرهنگ جغرافیایی آبادی های کشور جمهوری اسلامی ایران،سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،ج111،تهران:1368ص82
2- استان زیبای بوشهر،سیدجعفرحمیدی،ص243
رود ماند(مند)
1-این رودخانه در مناطقی که به خلیج فارس می ریزد سرعت چندانی ندارد ،گویا که از حرکت باز ایستاده است یعنی مانده است به همین جهت به این رودخانه ماند یا مند گویند.
2-رود مند به واسطه شوری آب ،از نظر کشاورزی فایده چندانی ندارد وگویا این رود در آن منطقه مانده است لذا به آن مانده یا ماند گفته اند.
3-چون در اطراف این رودخانه قوم«مارد»یا«ماند»سکونت داشته اند به این اسم شهرت پیدا کرده است.ماندها یا ماردها در زمان اشکانیان به این منطقه کوچانده شده اند.
منابع:
1-جغرافیای تاریخی شهرها،عبدالحسین تهجیری،انتشارات مدرسه،تهران:1376صص370،369
2-وجه تسمیه شهرهای ایران ج1،حسین توکلی مقدم،انتشارات میعاد،تهران:1375ص17
خور موج به صورت خرما-اوگ به معنی محل منسوب به خرما ؤ نام رود مند با توجه به نام دیگر آن سکان (ثکان) به معنی محل آب گسترده به معنی رود مانده و کم سرعت است.